معنی ورقه هویت

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

ورقه هویت

شناسنامه


ورقه

ورقه در فارسی پارسی تازی گشته برگه و نامه (مکتوب) (اسم) یک ورق کاغذ و کتاب و مکتوب، مکتوب رقعه نامه، واحد پول برای شمارش قباله: (سند و مانند آن: سه ورقه قباله ملک. یا ورقه حکمیه. داد نامه. یا ورقه ولادت. زایچه. یا ورقه هویت. شناسنامه. جمع: ورقات، خورشی است. طرز تهیه: تخم مرغ را می شکنند و در ماهی تابه میریزند بعد بادنجان سرخ کرده را که ورق ورق کرده اند و گوجه فرنگی ورق ورق شده را بدان اضافه کنند و میگذارند خود را بگیرد.

لغت نامه دهخدا

هویت

هویت. [هَُ وی ی َ] (ع اِ) هُویّه. رجوع به هُویّه شود.


ورقه

ورقه. [وَ رَق َ / ق ِ] (اِخ) نام عاشق گل شاه است. (برهان) (آنندراج):
مونس مجلس میمون تو هر کس که بود
به تو دلشاد بود همچو به گلشه ورقه.
سوزنی.
عقل همه عاقلان چیره [خیره] شود چون رسد
ورقه به گلشاه من ویسه به رامین من.
مولوی.

ورقه. [وَ ق ِ] (اِخ) دهی است از دهستان چهار اویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع در 8 هزارگزی جنوب شوسه ٔ مراغه به میانه، دارای 391 تن سکنه. این ده در دو محل قرار گرفته و به نام ورقه ٔ بالا و ورقه ٔ پائین مشهور است. ورقه ٔ پائین 30 تن جمعیت دارد. رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 شود.

فرهنگ عمید

ورقه

یک‌ورق کاغذ،
یک‌برگ درخت،
* ورقهٴ هویت: [قدیمی] شناسنامه،


هویت

آنچه از نام، نام خانوادگی، نام پدر و ویژگی‌های دیگر که شخص بدان ها شناخته می‌شود،
حقیقت شیء یا شخص که مشتمل بر صفات جوهری او باشد، شخصیت، ذات،
هستی، وجود،

فارسی به عربی

ورقه

خطابه، رقاقه، شکل، قرص، کتله، منشور، ورقه


ورقه ورقه

رقق، مقشر


هویت

شخصیه، هویه

فرهنگ معین

هویت

(هُ و یَّ) [ع. هویه] (اِ.) شخصیت، ذات، حقیقت چیز.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

هویت

چبود، نام و نشان، کیستی

مترادف و متضاد زبان فارسی

هویت

ماهیت، وجود، هستی، تشخص

معادل ابجد

ورقه هویت

732

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری